به گزارش «راهبرد معاصر»؛ طبق گزارش سازمان ملل متحد، تا سپتامبر، ۱۵۶ کشور جهان فلسطین را به رسمیت شناختهاند و این اقدام اروپاییها (از می ۲۰۲۴ میلادی با اسپانیا و ایرلند آغاز شد) پاسخی به جنایت های رژیم صهیونیستی در غزه است؛ جایی که بیش از ۶۰ هزار فلسطینی شهید شدهاند.
دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با حمایت ائتلاف احزاب راست افراطی، ارادهای آشکار برای الحاق کرانه باختری و غزه نشان داده است
از منظر دیپلماتیک، این گامها شکاف در روابط تاریخی را عمیقتر کرده؛ رژیم صهیونیستی که ۳۲ درصد تجارت خود را با اتحادیه اروپا انجام میدهد، اکنون با تهدید تحریمهای تجاری روبروست. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی این اقدامات را «پاداش به تروریسم» خوانده، اما واقعیت این است، اروپا با تکیه بر قطعنامههای شورای امنیت، مرزهای ۱۹۶۷ میلادی را مبنا قرار داده و الحاقهای غیرقانونی را محکوم میکند.
این تحول روابط را از همکاری اقتصادی به تقابل حقوقی سوق داده و نشاندهنده ضعف راهبردی رژیم صهیونیستی در حفظ ائتلافهای غربی است. این اقدام اروپا را به عنوان حامی عدالت جهانی برجسته، هرچند چالشهای داخلی مانند مخالفت آلمان و ایتالیا وحدت بروکسل را آزمایش میکند. بهرسمیتشناختن نه تنها فشار بر تلآویو را افزایش میدهد، بلکه زمینهای برای بازنگری در توافقنامههای تجاری فراهم میآورد که میتواند به کاهش نفوذ اقتصادی رژیم صهیونیستی در اروپا منجر شود.
نبرد «طوفان الاقصی» که با عملیات جنبش حماس آغاز شد تبدیل به بهانهای برای آغاز کشتار ساختاری به وسیله رژیم صهیونیستی شد تا در سال اخیر اعتبار دیپلماتیک و اخلاقی اروپا به چالش کشیده شود. گزارشهای سازمان ملل متحد در ژوئیه، ازجمله قطعنامه ES-10/23 بر نقضهای گسترده حقوق بشر به وسیله رژیم صهیونیستی تأکید و اروپا را وادار به واکنش کرده است. بهرسمیتشناختن فلسطین به وسیله کشورهای اروپایی، تلاشی تحلیلی برای بازسازی این اعتبار است؛ جایی که رهبرانی همچون امانوئل مکرون و کر استارمر از روی ظاهرسازی بر «حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیر یهودی» در اعلامیه بالفور ۱۹۱۷ میلادی تأکید میکنند.
در عین حال، این اقدام پاسخی به فشارهای داخلی است. به عنوان نمونه، تظاهرات گسترده در بروکسل و پاریس و نامه ۲۰۹ سفیر سابق اتحادیه اروپا در اوت که از فشار نیاوردن بر رژیم صهیونیستی انتقاد میکرد. این گامها نه ضد صهیونیستی، بلکه دفاع از اصول انسانی و قطعنامههای بینالمللی است که اروپا را از انفعال در برابر «نسل کشی» در غزه نجات میدهد. چالشهایی مانند مهاجرت فلسطینیان (بلژیک بیش از ۵۰۰ درخواست پناهندگی دریافت کرده است) وجود دارد. این احیا روابط با دیگر کشورهای حامی فلسطین را تقویت میکند.
دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با حمایت ائتلاف احزاب راست افراطی، ارادهای آشکار برای الحاق کرانه باختری و غزه نشان داده است که به طور مستقیم با اقدامات اروپایی برخورد میکند. ژوئیه کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) با رأی ۷۱-۱۳ قطعنامهای نمادین برای الحاق کرانه باختری تصویب و وزیر دارایی بتصلائیل اصموطریچ پیشنهاد الحاق ۸۰ درصد این سرزمین را مطرح کرد. این برنامه که شامل ساخت ۲۲ شهرک جدید است، نقض آشکار قانون بینالمللی به شمار می رود و با بهرسمیتشناختن فلسطین به وسیله اروپا، به عنوان «تهدیدی برای راهحل دو دولتی» محکوم شده است.
نتانیاهو در سخنرانی فوریه ۲۰۲۳ میلادی الحاق را مشروط به امنیت دانست، اما سال جاری میلادی با عقبنشینی از هرگونه دولت فلسطینی، بر «اشغال کامل» تأکید کرد. این اراده ریشه در ایدئولوژی صهیونیستی دارد و با هشدار امارات که الحاق را «خط قرمز» خواند روبرو شده، اما دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با حمایت ضمنی، آن را تشویق میکند. این سیاستها نه تنها ۳ میلیون فلسطینی را در سلطه دائمی قرار میدهد، بلکه اقتصاد رژیم صهیونیستی را با تحریمهای اروپایی تهدید میکند. در شرایطی که غزه با قحطی روبروست، این الحاقها رژیم صهیونیستی را به سمت انزوای بیشتر سوق میدهد.
بهرسمیتشناختن فلسطین، شکاف روابط تلآویو- بروکسل را از بُعد دیپلماتیک به اقتصادی- حقوقی گسترش داده است. در حالی که مجارستان و چک همچنان حامیان تلآویو هستند، اکثریت اتحادیه اروپا – با ۱۰ عضو که تا سپتامبر فلسطین را به رسمیت شناختند – بر ایده افزایش فشار تمرکز کردهاند. طبق گزارش گاردین، پارلمان اروپا ۲۰۰۲ میلادی تحریمهای اقتصادی پیشنهاد کرد و اکنون با تعرفههای ۵.۸ میلیارد یورویی بر صادرات رژیم صهیونیستی، عمل میکند. نتانیاهو با متهم کردن اروپا به اقدام ضد صهیونیستی روابط را به پایینترین سطح رسانده است. سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد اجلاس دو دولتی را «شارلاتانیسم» خواند.
بهرسمیتشناختن فلسطین، شکاف روابط تلآویو- بروکسل را از بُعد دیپلماتیک به اقتصادی- حقوقی گسترش داده است
این شکاف ریشه در اختلاف بر سر شهرکسازی دارد و اتحادیه اروپا آنها را غیرقانونی میداند. کنفرانس فرانسه-عربستان و «بیانیه نیویورک» خواستار پایان جنگ و ایجاد دولت فلسطینی شد. این تقابل نه ایدئولوژیک، بلکه مبتنی بر ارادههای سیاسی و موضوعات حقوقی است. رژیم صهیونیستی ۷۰۰ هزار شهرکنشین در کرانه باختری دارد که اروپا آن را «الحاق تدریجی» مینامد. این شکاف میتواند به قطع همکاریهای علمی و تجاری منجر شود و صهیونیستها را به سمت وابستگی بیشتر به آمریکا سوق دهد.
حمایت بیقیدوشرط ترامپ از نتانیاهو در حالی که اروپا فاصله میگیرد، فرصتی طلایی برای تهران ایجاد کرده تا کمپین دیپلماتیک و اقتصادی را علیه رژیم صهیونیستی تقویت کند. ترامپ فوریه سال جاری نتانیاهو را در کاخ سفید پذیرفت و حمایت کامل از نابودی جنبش حماس را اعلام کرد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا بهرسمیتشناختن فلسطین را نوعی «واکنش معکوس» خواند.
این حمایت با وجود اختلافات خصوصی ترامپ بر سر جنگ غزه (جایی که ۵۲ درصد آمریکاییها ژوئیه نتانیاهو را منفی ارزیابی کردند) ادامه دارد. ایران با تکیه بر این شکاف، کمپینی چندجانبه راه انداخته که در آن هدف نهایی افزایش فشار سیاسی، رسانهای، اقتصادی، دیپلماتیک، حقوقی و اخلاقی بر رژیم صهیونیستی است تا به این وسیله زمینه توقف جنگ در غزه و انجماد تنشها در منطقه فراهم شود.